✅
#سیزده_بدر و حضرت سلیمان نبی :
✔ روزی حضرت سلیمان (ع) انگشتر خود را به ڪنیزڪی سپرد و به گرمابه رفت . دیوی از این واقعه باخبر شد و بلافاصله خود را به صورت سلیمان درآورد و انگشتر را از ڪنیزڪ طلب ڪرد . ڪنیز انگشتر را به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند و بر تخت وی نشست و دعوی سلیمانی ڪرد و مردم از او پذیرفتند .
زمانی ڪه حضرت سلیمان از گرمابه بیرون آمد و از ماجرا خبر دار شد ، گفت سلیمان حقیقی منم و آن ڪه برجایم نشسته دیوی بیش نیست . امّا مردم او را انڪار ڪردند و حضرت سلیمان ڪه به ملڪ اعتنایی نداشت و در عین سلطنت خود را «مسڪین و فقیر» می دانست ، به صحرا و ڪنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه ڪرد و دیو چون با دوز و ڪلڪ بر تخت نشسته بود ، از بیم آن ڪه مبادا انگشتر بار دیگر به دست سلیمان افتد ، آن را به دریا انداخت ، تا به ڪلّی از بین برود و خود بر مردم حڪومت ڪند .
...به تدریج ماهیّت ظلمانی دیو برخلق آشڪار شد و اڪثر مردم ، از او روی برگرداندند و در ڪمین فرصت بودند تا دیو را از تخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی را برجایش نشانند .
در این زمان حضرت سلیمان همچنان در لب دریا ماهی می گرفت . روزی ماهیی را صید ڪرد و از قضا انگشتر گم شده را در شڪم ماهی یافت و به انگشت ڪرد ، اما به شهر نیامد .
مردم از این ماجرا با خبر شدند و دانستند ڪه سلیمان حقیقی با خاتم سلیمانی بیرون شهر است . پس در سیزده نوروز بر دیو شورش ڪردند و همه از شهر بیرون آمدند ، تا سلیمان را به تخت بازگردانند و این روز بر خلاف تصوّر عام روزی فرخنده و مبارڪ است و به حقیقت روز سلیمان بهار است .
▫ این رسم از نوروز باستان متاثر از این حڪایت به جا مانده است.
سیزده بدرتان( بیرون راندن زشتی ها و پلشتی ها از زندگانیتان ) ، خجسته باد.
- برگرفته از ڪتاب «مقالات» حسین الهی قمشه ای
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
...